رمان رویاهای طاغی

خلاصه رمان :
گلاره زنی بدکاره و بدنام با ذهن و عکس العملی متفاوت هست که در خونه ی زنی بنام" حریر اجاره "کار میکنه ،مردی بنام حمیدرضا مصّر و با تهدید ،گلاره رو در ازای مبلغی هنگفت برای یک شب اجاره میکنه ،گلاره در طی مسیر میفهمه او پزشک و از یک خانواده سرشناس هست و مردی محترم اما با رازهای ناگفته وپنهان و مشکوک هست، حمید رضا بعد یک شب به گلاره پیشنهادمیده با او به شهر دیگه ای بره و باهم زندگی کنند و از این پس اسمش" دریا" باشه ،اما،فکر میکنید چرا؟ پشت تموم این داستان،رویاهای طاغی نشسته ،رویاهایی سرکش و طغیانگر...

+ نوشته شده در جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت 2:31 توسط N-Gh
|